جدول جو
جدول جو

معنی ترت و مرت - جستجوی لغت در جدول جو

ترت و مرت
زیر و زبر
تصویری از ترت و مرت
تصویر ترت و مرت
فرهنگ لغت هوشیار
ترت و مرت
پراکنده، پریشان، زیر و زبر، تار و مار، تباه، تبست، برای مثال آن مال و نعمتش همه گردید ترت ومرت / آن خیل و آن حشم همه گشتند زاروار (خجسته - شاعران بی دیوان - ۱۶۱)
تصویری از ترت و مرت
تصویر ترت و مرت
فرهنگ فارسی عمید
ترت و مرت
((تَ تُ مَ))
تارومار، پراکنده، پریشان، تاخت وتاراج
تصویری از ترت و مرت
تصویر ترت و مرت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خرت و پرت
تصویر خرت و پرت
چیزهای پراکنده و کم بها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرت و پرت
تصویر خرت و پرت
مجموع خرده ریزها، اثاث خانه، اسباب کار یا چیزهای پراکنده و کم بها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرت و پرت
تصویر چرت و پرت
حرف بی ربط و بی معنی، سخن بیهوده و بی سر و ته، چرند، یاوه، ژاژ، ژاژه، چرند و پرند، دری وری، جفنگ، چرت، شرّ و ور، کلپتره، فلاده، بسباس، ترّهه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرت و پرت
تصویر خرت و پرت
((خِ تُ پِ))
خرده ریز
فرهنگ فارسی معین